×
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۵
کسی که قصد ز عالم به خواب و خور دارد
اگر چه چهرهش خوب است طبع خر دارد
بخر شمارش مشمارش، ای بصیر، بصیر
اگرچه او بهسر اندر چو تو بصر دارد
نه هرچه با پر باشد ز مرغ باز بود
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۴
میان باغ، گل سرخ، های و هو دارد
که بو کنید دهان مرا چه بو دارد
به باغ، خود همه مستند لیک نی چون گل
که هر یکی به قدح خورد و او سبو دارد
چو سال سال نشاطست و روز روز طرب
[...]
قدسی مشهدی » مطالع و متفرقات » شمارهٔ ۳۲
کسی کجا خبر از حال زار من دارد؟
خبر ز حال دلم کردگار من دارد
خوشم چو شمع، اگر سوزدم وگر سازد
غم تو هرچه کند اختیار من دارد
فزود بیخودیام بس که از خیال وصال
[...]