گنجور

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۲۸

 

جدا ز گوشۀ چشم تو گوشۀ نگزیدم

که با خیال تو هر ساعتش بخون نکشیدم

بتار طرۀ موئی شکست بال امیدم

سزای من که شب تیره ز آشیانه پریدم

از آن اشاره ابرو و خندۀ لب شیرین

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۶۵

 

هزار شانه به زلف نگار خویش کشیدم

ز ازدحام دل خویش در میانه ندیدم

کسان که دل به تو داده است کام خود ز تو خواهد

منم که با تو به پیوستم و ز خویش بریدم

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۶۶

 

دم شاهی زنم از بندگی حضرت تو

حلقه‌ای گر ز سر زفت تو در گوش کنم

دل ز همخوابگی حور برآساید اگر

با خیال تو شبی دست در آغوش کنم

چگونه سر بدر آرم ز حلقّ سر زلفت

[...]

نیر تبریزی
 
 
sunny dark_mode