گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۸

 

هر کس که بیند آن لعل خندان

انگشت حیرت گیرد به دندان

با سرو قدت لاف بلندی

از سر نهاده بالابلندان

راه غمت را با آن درازی

[...]

جامی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱

 

دل می برد دل ای هوشمندان

آن عقد دندان آن لعل خندان

این با که گویم کآخر گرفتند

تسبیحم از کف زناربندان

رحمی که بلبل تا چند بیند

[...]

طبیب اصفهانی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۵

 

جان میدهد جان، آن لعل خندان

دل میبرد دل، آن عقد دندان

خوش آنکه گریم، چون ابرو بینم؛

آن غنچه لب را، زان گریه خندان

چون در برآرم، او را گذارم

[...]

آذر بیگدلی
 
 
sunny dark_mode