چندان که گفتم: خاطر مرنجان

رنجید و رنجاند آن شاه خوبان

با آه سردم، با روی زردم

سر در بیابان، مانند باران

آشفته حالم، بی پر و بالم

[...]

ای قطب جامی، شاه انامی

در لطف عامی، نام تو نامی

بس چاره سازی، بس دلنوازی

ما را نظر کن، چون از کرامی

بس سربلندی، بس ارجمندی

[...]

با گیل دلبر گفتم که: ای جان

تی دوست داریم، تی بنده فرمان

خندید چون گل و ز ناز می گفت :

هینی خوآندی، هینی و ساکان

گفتم: غریبم و آنگاه عاشق

[...]