×
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲۲
گر از دفترِ عشق رمزی بخوانی
خطا نامه ی عقل بر هم درانی
گر اموات خواهی که احیا بباشد
بمیر ای حکیم از چنین زندگانی
به عمدا مکن در مراتب تصرف
[...]
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳۸
بر آواز چنگ و رباب و دف و نی
بنه بر کفم ساقیا ساغرِ می
بهارست و مجلس بهشت است و اکنون
اگر کاسه این جا نگیری کجا کی
نه من از در لایَجوز و یَجوزم
[...]
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷۳
صبا گر توانی گذر کن به جایی
سلامی به شاهی رسان از گدایی
غریبی ستم دیده ی روزگاری
گرفتار بیچاره ی مبتلایی
سرآسیمه بختی، به خون غرقه چشمی
[...]
۱
۲