گنجور

وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۲۶ - نیز در حق ملک اتسز

 

شها ، دست و تیغت در ایوان و میدان

یکی زر فشاند، یکی سرفشاند

شمال سحرگاه الطاف برت

گل باغ آمال را بشکافند

سرشک سحاب کف در فشان

[...]

وطواط
 

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۶

 

به زنجیر زلفت دل ماست در بند

ز سر رشته عقل بگسسته پیوند

رقیبا، مران از در دوست ما را

که بینند سگ را بروی خداوند

به توبه مکن دعوت ای شیخ ما را

[...]

امیر شاهی
 

شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲

 

ز زلف تو جان چون شود فارغ آیند

که هر رشته‌ای بر رشته‌ای هست پیوند

به تیری ز مژگان نواز این دلم را

از آن چشم سحار این جور تا چند

شکر گر مکرر کند نام خود را

[...]

شاهدی
 
 
sunny dark_mode