گنجور

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحه‌سرایی‌ها » شمارهٔ ۸ - خورشید خاور

 

سرت گردم ای ساقی سیم پیکر!

مرا مست کن زان می روح پرور

از آن می که بخشد مرا زندگانی

دماغ دلم را نماید معطر

از آن می که زنگ غم از دل زداید

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحه‌سرایی‌ها » شمارهٔ ۱۶ - محب علی

 

به سر هر که سودای حیدر ندارد

نشانی ز دین پیمبر ندارد

ننوشد کس ار باده‌ی عشق حیدر

به محشر نصیبی زکوثر ندارد

مسلمان نباشد کسی کو به گیتی

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۵ - شبستان عمر

 

« پدر درد هجرت دوایی ندارد

غریب وطن، آشنایی ندارد»

پدر تا تو رفتی ز شهر مدینه

دلم بی حضورت صفایی ندارد

چگویم پدر جان که بی شمع رویت

[...]

ترکی شیرازی