اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۴ - نامه ضحاک به اثرط و خواندن پهلوان گرشاسب را
به فرمان ما گشت تاج و نگین
همان شاهی هفت کشور زمین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۵ - پند دادن اثرط گرشاسب را
به نخچیرگاه و صف رزم و کین
مگرد از برش دور گامی زمین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک
زره جامهشان روزوشب جای زین
زمین پشت اسپ آسمان گرد کین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک
بگسترده فرشی ز دیبای چین
برو پیکر هفت کشور زمین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک
چو کشور شود پر ز بیداد و کین
بود همچو بیماری اندوهگین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک
سپاهیست این کاسمان و زمین
بترسد ز پیکارشان روز کین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو
به هر هندوی کو ربودی ز زین
به هر پیل کافکندی از خشم و کین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
به هر سو نگهبانی از بهر کین
به هر گوشهای جنگیی در کمین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
برافکند بر هندوان تن ز کین
به یک حمله سی گرد زد بر زمین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
همی گفت ازینسان و از خشم و کین
نهاده یکی پای بر پشت زین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
پلنگینه پوشان زاول به کین
پسش برگشادند ناگه کمین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
چنانیم ما پیششان روز کین
چنان چشمه در پیش دریای چین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
ز خویشانش ماندست گردی گزین
خداوند کوس و درفش و نگین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۱ - پیغام بهو به نزدیک گرشاسب
همی تا سمورست و سنجاب چین
نپوشد ز ریکاشه کس پوستین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۲ - پاسخ گرشاسب به نزد بهو
همی چاره سازی که من هند و چین
سپارم به چنگت نخواهد بُد این
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۲ - پاسخ گرشاسب به نزد بهو
شبان سیر باید وگرنه به کین
مهین گوسفندی زند بر زمین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۳ - رزم سوم گرشاسب با خسرو هندوان
لب بیشه و رود هر سو ز کین
به پیلان برآورده راه کمین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۳ - رزم سوم گرشاسب با خسرو هندوان
سرانجام زر داده تند از کمین
بر افکند بر هندو ابلق ز کین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۵ - قصه زنگی با پهلوان گرشاسب
به زودی کشد بخت از آن خفته کین
چو بیداری او را بود در کمین
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۸ - خبر یافتن پسر بهو از کار پدر
همی ساخت بر کشتن عم کمین
نهان عم به خون جستنش همچنین