گنجور

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۸ - سخن گفتن دستور کید، فرامرز را

 

به پوزش فرستادمان شاه کید

که چون پیش تیغ تو کوشیم صید

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۱ - سؤال کردن برهمن

 

شنیدم که اصل وی آمد سفید

ولی فرق او نار و جوز است و بید

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۵ - نامه نوشتن فرامرز به طورگ

 

وزویست آرام و بیم و امید

وزویست پیدا سیاه و سفید

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۵ - نامه نوشتن فرامرز به طورگ

 

چو نزدیکی مرز خرگه رسید

ز گردان یکی پیشرو برگزید

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۵ - نامه نوشتن فرامرز به طورگ

 

بیامد چو نزدیک دریا رسید

سوی مرز خرگه یکی کوه دید

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۵ - نامه نوشتن فرامرز به طورگ

 

چو کاهوی شیر اوژن او را بدید

محاور برابر صفی برکشید

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۷ - شبیخون زدن طورگ بر فرامرز و شکست خوردن طورگ

 

دمان چو ن به نزد سپهبد رسید

ز زین کوهه گرز گران برکشید

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۸ - نامه نوشتن طورگ به افراسیاب

 

سپه خنجر کینه چون برکشید

ز بختم چو یاری نیامد پدید

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۸ - نامه نوشتن طورگ به افراسیاب

 

وزآن سو چو نامه به توران رسید

به شه گفت حاجب از آن چون سزید

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۱
sunny dark_mode