گنجور

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

چو این گفت سر را نهاد و بمرد

دوباره مرا کرد این رنج خورد

افسرالملوک عاملی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۹ - حکایت

 

در آنسال فرصت غنیمت شمرد

به یک ساله کام دوصد ساله برد

صغیر اصفهانی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸۶ - شباویز

 

پرستار را ناگهان خواب برد

هماندم که او خفت، رنجور مرد

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۰ - گل سرخ

 

گل سرخ، روزی ز گرما فسرد

فروزنده خورشید، رنگش ببرد

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۰ - گل سرخ

 

چنانش سر و ساق، در هم فشرد

که یکباره بشکست و افتاد و مرد

پروین اعتصامی
 
 
۱
۲۱۲
۲۱۳
۲۱۴
sunny dark_mode