گنجور

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

بشهر آمدم من چو نزدیک شام

بدیدم سه تن دستشان بد لگام

افسرالملوک عاملی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - ساقی‌نامه

 

بیا ساقی آن می‌مرا کن بجام

که از جم رساند بمستان پیام

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۹ - حکایت

 

چو شد سال نو خود بشوق تمام

رها کرد شاهی بدون کلام

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفحه غرب

 

مرا نیز باشد بیانی چو سام

به عنوان وی، بس سپاه کلام

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - در نکوهش نوع بشر

 

نجویم یکی ناسزا در کلام

کلام است در ذمّ او ناتمام

میرزاده عشقی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۶ - دریای نور

 

هم اکنون، تراش تو گردد تمام

برویت کند نیکبختی سلام

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۰ - گل سرخ

 

مرا روح بخش چمن بود نام

ندیده خوشی، فرصتم شد تمام

پروین اعتصامی
 

رهی معیری » منظومه‌ها » گل یخ

 

سیه‌کاری اختر سیه‌فام

سیه موی من کرد چون سیم خام

رهی معیری
 
 
۱
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
sunny dark_mode