گنجور

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - نیز در مدح امیر نصر بن ناصر الدین

 

پدید آرد آن سرو بیجاده بر

همی گرد عنبر به بیجاده بر

ز روی و ز بالا و زلف و لبش

خجل شد گل و سرو و مشک و شکر

بت و ماه را نام خوبی مده

[...]

عنصری
 

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی

 

به از عید نشناسم از روزگار

نه از مدح خسرو به آموزگار

خداوند عالم کزو وقت ما

همه ساله عیدست لیل ونهار

یمین و امین اختر یمن و امن

[...]

عنصری
 

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۵۰

 

همیشه سر زلف آن سیمتن

گره بر گره یا شکن بر شکن

بپیچد همی چون من از عشق او

گره بر بنفشه شکن بر سمن

بشب ماند آن زلف و هرگز که دید

[...]

عنصری
 

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر نصر بن ناصرالدین سبکتگین

 

گل نوشکفته است و سرو روان

برآمیخته مهر او با روان

خرد چهر او برنگارد بدل

که دل مهر او باز بندد بجان

اگر بنگری سوی رخسار او

[...]

عنصری
 
 
sunny dark_mode