×
مهستی گنجوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹
شبی در برت گر بیاسودمی
سر فخر بر آسمان سودمی
جمال تو گر زانکه من دارمی
بجای تو گر زانکه من بودمی
به بیچارگان رحمت آوردمی
[...]
مهستی گنجوی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴
ندانم ترا «تاج دین» یاد هست
که بر خط تو ماه سر مینهاد
ملک خسرو خاندان رسول
که قیمت ترا صد گهر مینهاد
تو چون تخت زیر ملک چارپای
[...]
مهستی گنجوی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵
در آن شه ره دیو کز پس نهیب
فرشته چو طاوس پر مینهاد
غلامان مخدوم فردوس را
از اسبی که پی بر قمر مینهاد
به هر یک دو فرسنگ صد بار بیش
[...]