گنجور

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴

 

بلبلی خونِ دلی خورد و گلی حاصل کرد

بادِ غیرت به صدش خار پریشان‌دل کرد

طوطیی را به خیالِ شکری دل خوش بود

ناگَهَش سیلِ فنا نقشِ اَمَل، باطل کرد

قُرَّةُ الْعینِ من آن میوهٔ دل یادش باد

[...]

حافظ
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۹

 

جلوه گل رخت از طره چون سنبل کرد

کجه هندوی زلف کچه بازت گل کرد

باغبان زلف سیه برگل رخسار تو دید

یاد جعد گره اندر گره سنبل کرد

با تو گل سر ز گریبان لطافت برزد

[...]

جامی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰

 

دل اگر از غم او کار مرا مشکل کرد

آنچه با من غم او کرد غمش با دل کرد

دید گردون که هلاک از ستم او نشدیم

دل بی رحم بتان را به جفا مایل کرد

ز آب چشم آنچه کشد مردمک دیده سزاست

[...]

سحاب اصفهانی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳

 

چشم مستش نه همین غارت دین و دل کرد

که به یک جرعه مرا بی خود و لایعقل کرد

چشم بد دور ازین فتنه که عاقل برخاست

که به یک جلوه مرا از دو جهان غافل کرد

زد به یک تیغم و از زحمت سر فارغ ساخت

[...]

فروغی بسطامی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۰ - غالب طهرانی

 

راه من، عشق بتان، راهبر من دل کرد

شکرللّه که مرا مرشد من کامل کرد

پندم از عشق مده گر شده‌ام دیوانه

کرد دیوانه مرا آن که ترا عاقل کرد

به دو عالم نشود خاطر غالب قانع

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۰ - غالب طهرانی

 

راه من، عشق بتان، راهبر من دل کرد

شکرللّه که مرا مرشد من کامل کرد

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode