×
صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲
می کشم هر نفس از درد جدایی آوخ
جگری دارم از اندوه فراقش لخ لخ
مشو ای دل تو ملول از سخن سرد رقیب
خنکی را نتوان کرد برون از دل یخ
نظر از جان دل خسته من بازمگیر
[...]
حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۴۳ - در مذمّت گرما
در جهنمکده هند که از تاب هوا
شعله ور چون پر پروانه بود، بال ملخ
دارد افسرده تو را، شعبده چرخ حزین
چه توان کرد کنون، ماهیت افتاده به فخ
بس که گرم است هوا، آید اگر دمسردی
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۰
تا بکی صورت گل نقش کنی بر دیوار
بود اکنون که بچینی گل سوری از شاخ