×
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۳۱ - ناپدید شدن شمس الدین
ناگهان گ م شد از میان همه
تا رهد از دل اندهان همه
شاه نعمتالله ولی » ترجیعات » ترجیع چهارم
ای هوای تو کام جان همه
وی غمت مونس روان همه
آفتاب جمال رخسارت
کرده روشن سرای جان همه
حرف موهوم نقطهٔ دهنت
[...]
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۱
ای به بالا بلای جان همه
کوته از وصف تو زبان همه
آسمان است قبله حاجات
آستان تو آسمان همه
چون تو نازک میان بسی دیدم
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۶ - ترجیع بند
ای غمت راحت روان همه
بفدای غم تو جان همه
عارضت شمع محفل خوبان
قامتت سر و بوستان همه
خنده یی کرد پسته دهنت
[...]
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش کاخ میرمیران
مطبخش قوت بخش جان همه
بهره ور گشته زان روان همه