گنجور

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹

 

ای خداوند آسمان و زمین

شاهد قدرتت همان و همین

صاحب الکبریاء و الجبروت

خالق الخلق و مالک الملکوت

اولی، از تو این جهان بوجود

[...]

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰

 

گفتم: اول نگفتم ای سره مرد

که یک امروز گرد حیله مگرد؟!

عشق را، ساختی بهانه ی خویش

که برون آیدت دل از تشویش؟!

تا دگر از تو هر خطا بینند

[...]

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

گفت: خود قابلی بحمدالله

که زند حسن هر که بینی راه

عشق، شاه و گدا نمی‌داند؛

مرد و زن را جدا نمی‌داند

چه کنم، کز درازی چادر؛

[...]

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - تاریخ فوت تقی

 

آه کز خیل بندگان سعید

آه کز زمرهٔ عباد شکور

فاضلی رفت زین جهان خراب

عارفی رفت زین سرای غرور

تقی متقی، که چون ز جهان

[...]

آذر بیگدلی
 
 
sunny dark_mode