گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷۰

 

ای دریغا در این خانه دمی بگشودی

مونس خویش بدیدی دل هر موجودی

چشم یعقوب به دیدار پسر شاد شدی

ساقی وصل شراب صمدی پیمودی

رو نمودی که منم شاهد تو باک مدار

[...]

مولانا
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸۱

 

دو سه روز است که دیدار به ما ننمودی

مرحبا شاد رسیدی و کرم فرمودی

چه خطا رفت چه کردیم چه گفتیم چرا

سر گرانی به سرت کز چه غبارآلودی

چون بجستی که دگر باز نجُستی ما را

[...]

حکیم نزاری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۰۷

 

نیست چون صبح ترا جز نفس معدودی

چه کنی چون دل شب تیره اش از هر دودی؟

نیست سرمایه عمر تو به جز یک دو سه دم

چه کنی صرف به دودی که ندارد سودی؟

دود اگر زلف ایازست ببر پیوندش

[...]

صائب تبریزی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴۵

 

طالع سعدی و کوکب کندم مسعودی

از ایازم برسد عاقبت محمودی

یوسف گل بسر تخت سلیمان آمد

از عنادل بشنو زمزمه داودی

خال تو طرفه خلیلی است بگلزار بهشت

[...]

آشفتهٔ شیرازی