گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۶

 

بر رخ همچو مهش طره چون شب نگرید

انگبین در لب شیرینش لبالب نگرید

چشم بسته مگشایید مگر بر رویش

آن زمان کش مه نو در ته غبغب نگرید

پیش محراب دو ابروش که طاق است به حسن

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۵

 

گریه تلخ من از خنده آن لب نگرید

تشنه لب مردن من زان چه غبغب نگرید

اشکم از عکس لبش باده صفت رنگین شد

ساغر چشمم ازین باده لبالب نگرید

باده خون جگر و نقل غم و سینه کباب

[...]

جامی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰

 

صف شکن ترک مرا بر سر مرکب نگرید

صف مژگان به خونریز مرتّب نگرید

ای غریبان، به فریب نگهش دل مدهید

خلق شهری همه در ناله یارب نگرید

تا ز آزادی آن طفل رساند خبری

[...]

میلی