بر رخ همچو مهش طره چون شب نگرید
انگبین در لب شیرینش لبالب نگرید
چشم بسته مگشایید مگر بر رویش
آن زمان کش مه نو در ته غبغب نگرید
پیش محراب دو ابروش که طاق است به حسن
عالمی دست برآورده به یارب نگرید
چون بدیدید رخش زیر زنخدان ببینید
در ته پاره مقنع چه غبغب نگرید
چشمش از هر مژه ای ساخته مشکین قلمی
می دهد فتوی خون همه، مذهب نگرید
زلف بر مه زده در خانه دل آمد پیش
نشد از دل، اثر ماه به عقرب نگرید
گاه انگیزش اشهب ز غبار زلفش
همه آفاق پر از عنبر اشهب نگرید
تا شکافی نهد از موی به پای مرکب
سر آن جعد کشان تا سم مرکب نگرید
اوست نوروز من و چون فتدش جعد به پای
راست با روز برابر شدن شب نگرید
در گلستان لطافت چو گل نوخیزش
تنک اندام و تنک پوش و تنک لب نگرید
بنده خسرو را در وصف جمالش هر روز
نو به نو دفتر و دیوان مرتب نگرید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای محبوب خود میپردازد. او صحبت از موهای سیاه و نرم، لبهای شیرین و چشمانش میکند که همچون مشکی برای چشمنواز است. هر بخشی از بدن او، از ابروها تا زلفها، به شکلی زیبا و دلربا توصیف میشود. شاعر همچنین به احساسات و اشتیاق خود اشاره میکند و تأکید دارد که زیبایی محبوبش برای او نوروزی تازه و مملو از شگفتی است. او در نهایت به تلاش خود در وصف و ثبت زیباییهای محبوبش اشاره میکند، که هر روز به طور جدیدی این کار را انجام میدهد.
هوش مصنوعی: چهرهاش مانند ماه است و موهایش شباهت به تاریکی دارد، در حالی که عسل در لبهای شیرینش جاری است و پر از لذت است.
هوش مصنوعی: چشمهایتان را نباید باز کنید، مگر زمانی که او در مقابلتان باشد. در آن لحظه، مانند ماه نو که در نور مهتاب میدرخشد، به او نگاه کنید.
هوش مصنوعی: در برابر محراب دو ابرویت که همچون قوس زیباست، به خاطر زیباییات دست به دعا بلند کرده و به خداوند مینگرم.
هوش مصنوعی: وقتی چهرهاش را زیر چانهاش دیدید، در انتهای مقنعهاش چه چربیای را مشاهده کردید که به او اطراف داده است.
هوش مصنوعی: چشمان او به قدری زیبا و جذاب هستند که هر مژهاش مانند قلمی مشکی عمل میکند و گواهی بر این میدهد که عشق و احساسات عمیق او میتواند باعث به وجود آمدن درد و غم در دل دیگران شود؛ با این حال، او هیچ اشکی نمیریزد و هیچ نشانی از اندوه ندارد.
هوش مصنوعی: زلفی که بر چهره معشوق افکنده شده، به خاطر زیباییاش دل را به خانهاش میآورد، اما این زیبایی نتوانسته تأثیر عمیقی بر دل بگذارد، و هیچ نقطهای از دل به قمر (ماه) اشاره نمیکند یا نمیتواند به آن نگاه کند.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، شوق و هیجان ناشی از غبار موهایش، باعث میشود که تمام جهان پر از بوی خوش عنبر شود.
هوش مصنوعی: هر وقت که موی زیبا و پرجلوهای از سر آن جوانان بگذرد و به پای مرکب برسد، سم مرکب هم بانوا و نازکطبعی به تماشای آن مینگرد.
هوش مصنوعی: او همان نوروز من است و وقتی که جعد او بر پای راستش بیفتد، شب دیگر به دلایلی که دارد، به روز نمینگرَد و از آن نمیترسد.
هوش مصنوعی: در باغ گل، زیبایی گل تازهای که قامت باریک و پوشش کمی دارد، به چشم میآید و کسی به آن نمینگرد.
هوش مصنوعی: هر روز بندهای که در وصف زیباییهای خسرو مینویسد، دفتر و دیوانش را تازه و مرتب میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گریه تلخ من از خنده آن لب نگرید
تشنه لب مردن من زان چه غبغب نگرید
اشکم از عکس لبش باده صفت رنگین شد
ساغر چشمم ازین باده لبالب نگرید
باده خون جگر و نقل غم و سینه کباب
[...]
صف شکن ترک مرا بر سر مرکب نگرید
صف مژگان به خونریز مرتّب نگرید
ای غریبان، به فریب نگهش دل مدهید
خلق شهری همه در ناله یارب نگرید
تا ز آزادی آن طفل رساند خبری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.