×
ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳
دیده باید که در او صورت یاری باشد
ور نه بی وَرد رخش هر مژه خاری باشد
ما صبوریم، تو هر جور که میخواهی کُن
عاقبت روزِ شمار است و شماری باشد
زار نالم چو نی از دست فراقت یارا
[...]
۷ بیت
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۲
هر که را در دو جهان همچو تو یاری باشد
یا به دست دل او چون تو بهاری باشد
کی کند بس ز تماشای گلستان رخت
خاصه کز وصل تواش بوس و کناری باشد
بر سر چشمه ی چشمم بنشین تا گویم
[...]
۷ بیت
صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵۶
نیستم گل که مرا برگ نثاری باشد
تحفه سوختگان مشت شراری باشد
باغ من دامن دشت است و حصارم سر کوه
من نه آنم که مرا باغ و حصاری باشد
غنچه آبله ام، برگ قناعت دارم
[...]
۹ بیت
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶ - اوحدی مراغه ای
دل نگهدار که بر شاهد دنیا ننهی
کاین نه یاریست که او را غم یاری باشد
تو که امروز چو کژدم همه را نیش زنی
مونس قبر تو شک نیست که ماری باشد
آن چنان زی که چو طوفان اجل موج زند
[...]
۸ بیت