گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۹

 

شکوه دانه و دام از نفس انداخت مرا

شور بیهوده ز چشم قفس انداخت مرا

منم آن شعله ناقص که پی کسب کمال

آتش افروز به دامان خس انداخت مرا

عاقبت شورش بیجای سیه مستی عشق

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۰

 

برگ گل تازه را، جام طرب ساختیم

تا نرود تازگی همچو جم از نام ما

در چمنی کز زمین، سبزه چو فواره جست

بر لب جو می چکد، تشنگی از کام ما

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۴

 

یار سرگرم حیا، من ادب آموز نگاه

چشم تا کار کند، شرم و حجاب است اینجا

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۹

 

پیش هر باد، ز بی برگی خود می نالد

در غم بند زبان نیست نی بیشه ما

پیش ازان کز عدم آید خبر لشکر نور

زنگ صف بست در آیینه اندیشه ما

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۴

 

شمع! بنشین ز طربخانه پروانه جدا

ترک فانوس مکن،گور جدا، خانه جدا

تا لب شیشه به صد بوسه نگردد ضامن

لب ساغر نشود از لب جانانه جدا

شانه و زلف به هم تا سر الفت دارند

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

نیست یک جا که سرزلف سیاهش نرسد

می رسد از دو طرف چون شب یلدا همه جا

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۸۸

 

جاده طوفانی دریای سراب است اینجا

زورق نقش قدم بر سر آب است اینجا

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

منت آب خضر نیست جوی بر سر ما

طالع خشک لبی مانده به اسکندر ما

ما زسیم و زر خود، بزم نکردیم چو شمع

دیگران بزم فروزند ز سیم و زر ما

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

شورش انداخته در شام و سحر یارب ما

در غمت نیست کم از روز قیامت شب ما

طفل اشکیم، ز ما درس طرب چشم مدار

نیست جز ابجد غم در ورق مکتب ما

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲

 

عکس او در بغل نور فکنده ست مرا

نیستم موسی و در طور فکنده ست مرا

همچو موجی که به ساحل فتد از شورش بحر

جوش نزدیکی او، دور فکنده ست مرا

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵

 

رنگ بیدار شدن، گل نکند از بختم

که پدید آمده چون صورت دیبا در خواب

بر نیاید چون ز گل صد آرزوی عندلیب؟

کز وفا، یک ساله راه آمد به کوی عندلیب

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸

 

ای خوش آن گریه که شوید ز شبم مهلت خواب

همچو شمعم ندهد اشک، دمی فرصت خواب

من هم از لوح دل خویش صفا می دیدم

گر چو آیینه نمی بود مرا عادت خواب

چون حبابم نکند دیده به بیداری میل

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱

 

موج را گشت صبا سلسله جنبان در آب

که شود با خس من دست و گریبان در آب

مردم چشم ترم را ز خیال تو چه سود؟

گل نیاید به کف از عکس گلستان در آب

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸

 

من و آن سرو که در جلوه گهش می بارد

پاک بینی ز هوا، صاف نگاهی از آب

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۴۹

 

ره به درمان ندهم، راهنما آگاه است

نکنم بیخودی از درد، خدا آگاه است

می توان عکس نگه درگل رخسارش دید

نیست آیینه بدین آب، صفا آگاه است

نگهش با مژه، هم بزم نگردیده هنوز

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲

 

ارغنون کهنه شد و چنگ و رباب از هم ریخت

ساز عیشی که نفرسوده، شب تار من است!

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴

 

مفلس کوچه عشقیم، کریم اینجا کیست

جای رحم است، ببینید رحیم اینجا کیست

اشک هرچند به خاک سر کویش غلتید

کس نپرسید که این طفل یتیم اینجا کیست

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳

 

رنگم از چهره به ذوق لب بام تو پرید

حیف و صد حیف که بالش تهی از مکتوب است

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۸۷

 

چین پیشانی ارباب غم از شادی ماست

صد گره در دل زنجیر ز آزادی ماست

ما چو گل، دست در آغوش خرابی داریم

خارخار عبثی در دل آبادی ماست

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷

 

جلوه شاهد خلوتکده طور اینجاست

شمع جای دگر افروخته و نور اینجاست

آخر وادی عقل است بیابان جنون

هر که گم گشت در آن بادیه دور، اینجاست

طغرای مشهدی
 
 
۱
۲
۳
۶
sunny dark_mode