گنجور

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۲۲

 

گربه تشریف قبولم بنوازی ملکم

ور به تازانه قهرم بزنی شیطانم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۳۹

 

به جز ارواح مکرم که ز دیوان ازل

به خداوندیشان خط غلامی دادم

خاک تن، باد روان، آب بقا آتش جان

بی تکلف به فدای ره ایشان بادم

پس از آن چند نفرگاه به زرگاه به زور

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۰

 

من و از دائره خط تو امید خلاص

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۱

 

غیرتم با تو چنان است که گر دست دهد

نگذارم که در آئی به خیال دگران

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۳

 

شیخ را دیدم و گفتم مگر از عهد قدیم

قدری به شده ای باز همان است که بود

یغمای جندقی
 
 
sunny dark_mode