×
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹
تو چه گوئی ار بپرسم زلب شکرفشانش
زچه داد زهرمارا، چه بود جوابش، آتش
زدلم گرفت نسخت مگر آن دهان تنگش
چو ندید کس دهانش بچه میدهد نشانش
زمیانش ار بیابم بخرم بجان کناری
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱۴
نبود کسی که نبود بلب تو اشتیاقش
مگر آدمی نباشد؟ که نباشد این مذاقش
می صاف و لعل نوشین که نخواهد ای پری وش
مگر آن حریف مسکین که نیفتد اتفاقش
ز فراق خاک گشتم ببر ایصبا غبارم
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۰ - عراقی همدانی قُدِّسَ سِرُّه
بروم ز چشم مستش نظری به وام گیرم
که به آن نظر ببینم رخ خوب لاله رنگش