قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - در مدح ابوالیسر سپهدار اران
هرکه او را میل خاطر سوی ارزانی بود
او برنج و خواری ارزانی و ارزانی بود
من بچشم یار از آن خوارم که ارزان یافتست
چون ببینی خواری هرچیز ز ارزانی بود
بر جفای صد شبش ناید پشیمانی شبی
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح ابوالحسن علی لشکری در عید اضحی
شرم بردار از میان و جام می بر دست گیر
بند بگشا از میان و لب ز خندیدن مبند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح ابوالحسن علی لشکری در عید اضحی
دل زبون دارم ز مهر رویت ای ماه آنچنانک
دشمنان دارند جان از بیم شاه شیر بند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح ابوالحسن علی لشکری در عید اضحی
خسرو توران و ایران میر میران بوالحسن
آن چو خسرو بر سریر و آن چو بهمن بر سمند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح ابوالحسن علی لشکری در عید اضحی
تیره باشد پیش روشن رای او روز سپید
پست باشد پیش عالی قدر او چرخ بلند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح ابوالحسن علی لشکری در عید اضحی
کافران زو پند نشنیدند بسپردند جان
برگزید از بیم او کافرستان امروز پند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح ابوالحسن علی لشکری در عید اضحی
گاه بخشیدن ندارد رأی او روی و ریا
گاه کوشیدن ندارد طبع او دستان و فند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح ابوالحسن علی لشکری در عید اضحی
بد رسد گویند شاهان را ز دستوران بد
جز کنون این داستان را کس نیابد دلپسند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح ابوالحسن علی لشکری در عید اضحی
ای جهانت پیشکار ای روزگارت زیر دست
ای سپهرت رهنما ای کردگارت یارمند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح ابوالحسن علی لشکری در عید اضحی
تا بود کرم از گزند و تا بود رامش ز سود
تا بوند از سور خرم همچو از ماتم نژند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح امیر ابوالحسن علی لشکری
مرزها را هر زمان پیراهن از مینا دهد
شاخها را هر زمان پیرایه از مرجان کند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح امیر ابوالحسن علی لشکری
ابر پنداری که با باد بهاری دشمن است
کابر درافشان کند چون باد مشگ افشان کند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح امیر ابوالحسن علی لشکری
در میان لاله زار آید برغم ابر باد
تا چو کریان کرد ابر او لاله را خندان کند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح امیر ابوالحسن علی لشکری
کوه و صحرا را زمانه خلعت صنعا دهد
باغ و بستان را هوا چون روضه رضوان کند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح امیر ابوالحسن علی لشکری
چون هوا مشگین سپر دارد شمر سیمین زره
گلبن از پیروزه تیر و بسدین پیکان کند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح امیر ابوالحسن علی لشکری
هرکسی اندر نشاط وصل باشد پشت راست
هر تنی افغان و زاری از غم هجران کند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح امیر ابوالحسن علی لشکری
چون که در هجران میوه شاخ دارد پشت راست
چون که بلبل در وصال ارغوان افغان کند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح امیر ابوالحسن علی لشکری
چون شب هجران خوبان روز بفزاید همی
شب چو روز وصل بت رویان همی نقصان کند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح امیر ابوالحسن علی لشکری
عاشق مهر است نیلوفر که چون او شد نهان
اندر آب دیده روی از هجر او پنهان کند
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح امیر ابوالحسن علی لشکری
دلبری پر بند و دستان بر دل من چهر شد
زو همی پیچد دل و جان تا همی پیچان کند