گنجور

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۳۸

 

حلقهٔ زلفش به گل بر غالیه دارد همی

گل به بوی غالیه سنبل به بار آرد همی

نیست سنبل کان خط مشکین آن ترک منست

دیده چون آنرا ببیند سنبل انگارد همی

عذر جانست آن رخ و آن غمزگان آزار دل

[...]

عنصری
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - در مدح ابوالحسن علی لشگری

 

ابر زنگاری بهامون رنگ بردارد همی

باغ و بستان لعبتان خوش ببردارد همی

بر درختان صورت جوزا پدید آرد همی

هرکه بیند بوستان را چرخ پندارد همی

باد بر گل بار مشک تبتی آرد همی

[...]

قطران تبریزی
 

امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۵۷

 

آن‌ که از سنبل نقاب ارغوان آرد همی

عیش او بر چهرهٔ من زعفران کارد همی

هر کجا خواهم‌ که دریابم سبک دیدار او

باز یابم زو که با من سرگران دارد همی

ابر دیدستی‌ که باران بارد اندر نوبهار

[...]

امیر معزی
 
 
sunny dark_mode