گنجور

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴

 

یارب آن نامهربان مه دل فراگیرد ز کینم

نرم گردد آهنش از تف آه آتشینم

گر نگیرد دامنش، داد از غبار هرزه گردم

ور نیفتد بر رخش، آه از نگاه واپسینم

با نسیم طره او در بهارستان رومم

[...]

فروغی بسطامی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۵ - قطعه

 

کاش با تو آسمان میکرد یک کار از دو صورت

چار روزی بلکه من آسوده در کنجی نشینم

یا کند کورت که تو روی مرا دیگر نبینی

یا دهد مرگت که من روی ترا دیگر نبینم

بلند اقبال
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۷ - فخر در مدح اهل بیت عصمت(علیهم السلام)

 

گرچه از عصیان حریفی نیست اندر نشاتینتم

ور گناه و و روسیاهی شهره اندر خافقینم

چونکه خاک آستان شهریار عالمینم

چون سگ کوی عزیز حضرت زهرا حسینم

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب نوحه‌های سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۹ - و برای او همچنین

 

بهر مهمانی طلب کردند در این سر زمینم

پس کمر بستند از نامهربانی بهر کینم

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب نوحه‌های سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۹ - و برای او همچنین

 

بهر مهمانی طلب کردند در این سرزمینم

پس کمر بستند از نامهربانی بهر کینم

صامت بروجردی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۹ - در مدح مولی‌الموالی حضرت امیرالمؤمنین (ع)

 

مظهری گردید ظاهر دوش بر عین الیقینم

کز تماشای جمالش رفت از کف عقل و دینم

لوحش الله از جمال او که چون دیدم بیاسود

از غم و اندوه بی‌پایان دل اندوهگینم

کرد دیدار بهشت جاودان طلعت وی

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode