گنجور

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۳۰

 

کای پدر جان، از عطش افسرده‌ام

می ندانم زنده‌ام یا مرده‌ام!

عمان سامانی
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۲۰ - دعا

 

ظالمم بر خود ستم ها کرده ام

شعله ئی را در بغل پرورده ام

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۲ - حکایت سلطان مراد و معمار در معنی مساوات اسلامیه

 

گفت شه از کرده خجلت برده ام

اعتراف از جرم خود آورده ام

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۳۲ - عرض حال مصنف بحضور رحمة للعالمین

 

نعشش از پیش طبیبان برده ام

در حضور مصطفی آورده ام

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۴۳ - نمودار شدن خواجهٔ اهل فراق ابلیس

 

نی حدیث و نی کتاب آورده ام

جان شیرین از فقیهان برده ام

اقبال لاهوری
 

میرزاده عشقی » جمهوری نامه » بخش ۱ - جمهوری سوار،تفصیل جناب جمبول

 

شیره من، از بهر خود پرورده ام »

خواست تا گوید که من کی کرده ام:

میرزاده عشقی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode