گنجور

رضی‌الدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴

 

شور عشقی کرده بازم بیقرار

باز دل را داده‌ام بی‌اختیار

گو قرار حیرت ماهم بده

ای که داری در تکاپویش قرار

ما به عهدت استوار استاده‌ایم

[...]

رضی‌الدین آرتیمانی
 

رضی‌الدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰

 

چون دم از سودای جانان میزنم

آتش اندر آب حیوان میزنم

شور لیلی طاقتم را طاق کرد

همچو مجنون بر بیابان میزنم

جرعهٔ دردی بصد خون جگر

[...]

رضی‌الدین آرتیمانی
 

رضی‌الدین آرتیمانی » قصاید » شمارهٔ ۱ - کوی عشق

 

در خرابات مجانین کن گذر

تا ببینی رسم و آئین دگر

عادت اینجا ترک رسم و عادت است

رسم، اینجا ترک جان و ترک سر

کوی عشق است این و در وی صد بلا

[...]

رضی‌الدین آرتیمانی
 

رضی‌الدین آرتیمانی » مقطعات و غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۴

 

گر نسازی کرده‌های ما بحل

وای ما و وای جان و وای دل

دم مزن از دوری و خونم بریز

مرگ بسپاری به از زنده خجل

رضی‌الدین آرتیمانی
 
 
sunny dark_mode