گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹۳

 

این چه چتر است این که بر ملک ابد برداشتی

یادآوردی جهان را ز آنک در سر داشتی

زلف کفر و روی ایمان را چرا درساختی

ز آنک قصد مؤمن و ترسا و کافر داشتی

جان همی‌تابید از نور جلالت موج موج

[...]

مولانا
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٨٨٧

 

یاد ایامی که دروی صاحب صاحبقران

گاهگاهی التفاتی سوی چاکر داشتی

حاتم ثانی جلال ملک و دین کان کرم

آنکه هر روزم ز روز رفته بهتر داشتی

گر هزاران غم رسیدی بر دل ابن یمین

[...]

ابن یمین
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۴

 

کاش یارم از ستم دایم مکدر داشتی

یا دلم تاب فراق آن ستمگر داشتی

کاشکی هرگز از آن گل نامدی بوی وفا

یا چو رفتی مرغ دل فریاد کمتر داشتی

کاشکی زان پیش کان شمع از کنار من رود

[...]

محتشم کاشانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۶۵

 

دوش با ما سرگران بودی چه در سر داشتی؟

باده می خوردی و خون ما به ساغر داشتی

سبزه باغ و بهار ما زبان شکر بود

بر مسلمانان اگر رحمی تو کافر داشتی

نیست امروز این گرانی پله ناز ترا

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode