عبدالقادر گیلانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴ - الله گو
باتو ای عاصی مرا صلح است هرگز جنگ نیست
زانکه غیر از غم تو را اندر دل تنگ نیست
روی زرد خود به ما کن زانکه بر درگاه ما
هیچ روئی بهِ ز روی زعفرانی رنگ نیست
در دل شب ها رسن در گردن افکن توبه کن
[...]

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹
هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست
پنجه بر زورآوران انداختن فرهنگ نیست
در که خواهم بستن آن دل کز وصالت برکنم
چون تو در عالم نباشد ور نه عالم تنگ نیست
شاهد ما را نه هر چشمی چنان بیند که هست
[...]

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۰
نیست مسموع آنکه گفتی با تو ما را جنگ نیست
در پرت دل هست اگر در آستینت سنگ نیست
صبر باید کردنم بر اشک سرخ و روی زرد
چون ز باغ وصل گلرویان جز اینم رنگ نیست
با غم رویت خوشم در محنت آباد جهان
[...]

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۶
در بر سیمین دلت گر سخت تر از سنگ نیست
هرگزت رحمی چرا بر عاشق دلتنگ نیست
از خروش دلخراش ما طلب کن سر عشق
زانکه این سر در صدای عود و صوت چنگ نیست
ماند ز اشک ما چو خر در گل رقیب سنگدل
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۶
غافلان را احتیاج باده گلرنگ نیست
خواب چون افتاد سنگین حاجت پاسنگ نیست
برنمی آید دل روشن به روی سخت خلق
جوشن داودیی آیینه را چون زنگ نیست
از شکست ایمن شود هر کس که خود را بشکند
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۷
روزی دل جز شکست از یار شوخ و شنگ نیست
قسمت دیوانه از طفلان به غیر از سنگ نیست
تا نفس چون گردبادم هست، جولان می زنم
دشت پیمای جنون، پا بسته فرسنگ نیست
چند حرف سخت در کار دل نازک کنی؟
[...]

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۶
حایل عزم نفسگرد ره و فرسنگ نیست
مقصد دل نیست پیدا ورنه قاصد لنگ نیست
نغمهها بیخواست میجوشد ز ساز ما و من
حیرت آهنگیم درآهنگ ما آهنگ نیست
در محیط از خودنماییها نمیگنجد حباب
[...]

بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۷ - قطعه
تا نبینم تا به من ثابت نگردد چیزها
با کسم ز اقرار و وزانکار صلح وجنگ نیست
کرد رنگ لاجوردی فلک مورا سفید
پس چه میگویند بالای سیاهی رنگ نیست
