گنجور

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار

 

نادر لشکرشکن برخاست از گرد حصار

رفت زی کرکوک و شد آماده بهر کارزار

ملک‌الشعرا بهار
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۰۳ - در تعریف خط پارسی

 

ای خطِ ایرانی ای خالِ جمالِ روزگار

وَه چه زیبایی و جان‌پرور چو خطّ و خالِ یار

به به ای آیینهٔ روشن که می‌سازی عیان

از ادیبانِ جهان چهرِ عروسِ ابتکار

حافظ و سعدی و فردوسی، نظامی، مولوی

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۴ - قطعه

 

جبرئیل‌ آمد بامر حضرت پروردگار

ذوالفقار آورد بهر حیدر دلدل سوار

گفت بهر تهنیت بین زمین و آسمان

لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » به نام عشق وطن

 

ماشاالله بود یک دزد، این هزار اندر هزار

یک شتر برده است آن و این قطار اندر قطار

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » در نکوهش روزگار

 

آسمانت فتنه‌بار است و زمینت فتنه‌زار

دست زرعت تخم غم‌پاش است و تخم دل‌فگار

ای عجب! زین تخم‌کار و وااسف زآن تخم‌زار

تخم در دل ریخته، از دیده روید زارزار

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » در نکوهش روزگار

 

وه ز تو ای زارع آزرم‌کار

روزگار، ای روزگار!

با رقیبانم همیشه یار غار

روزگار، ای روزگار!

تا که می‌کردم رحم بر خود مزار

[...]

میرزاده عشقی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱

 

هفته‌ها کردیم ماه و سالها کردیم پار

نور بودیم و شدیم از کار ناهنجار نار

یافتیم ار یک گهر، همسنگ شد با صد خزف

داشتیم ار یک هنر، بودش قرین هفتاد عار

گاه سلخ و غره بشمردیم و گاهی روز و شب

[...]

پروین اعتصامی
 
 
۱
۱۷
۱۸
۱۹
sunny dark_mode