گنجور

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۱۸

 

رزم شامی و حجازی کم تر از محشر نباشد

یک نظر در نینوا کن گر ترا باور نباشد

گرنه ثارالله آمد خون شاه نینوائی

جاودانی این مصیبت را چرا آخر نباشد

از سگی چند آهو آسا شرزه شیری نیم بسمل

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۴۹

 

خود چگویم ای دل اندر این رزیت چون شوی چون

از گزند مالش سر پنجه غم خون شوی خون

گر درین ماتم نبارد بر به روی از مخزن دل

چیست اشک بسدین در خاک خواری گنج قارون

غیر حرق و غرق ماهی تا به ماه، مه تا به ماهی

[...]

یغمای جندقی
 
 
sunny dark_mode