گنجور

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۸ - این قصیده را قائم مقام در شکست ایران و استیلای روس از روی دل تنگی گفته است

 

روزگار است این که گه عزّت دهد گه خوار دارد

چرخِ بازیگر از این بازیچه‌ها بسیار دارد

مهر اگر آرد بسی بی‌جا و بی‌هنگام آرد

قهر اگر دارد بسی ناساز و ناهنجار دارد

گه به خود چون زرق‌کیشان تهمت اسلام بندد

[...]

قائم مقام فراهانی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱

 

خون به دل از بوی مویت نافه تاتار دارد

نافه تاتار کی مشکی چومویت بار دارد

خال رخسار تورا خوانم خلیل الله زیرا

کاندر آتش رفته وآتش را به خودگلزار دارد

ترک چشم مستت از مژگان به کف بگرفته خنجر

[...]

بلند اقبال
 

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۹ - و برای او همچنین

 

دید چون قاسم عروس از دوریش انکار دارد

گفت حق داری جدایی محنت بسیار دارد

چاره در صبر است هر چندت که غم ناچار دارد

عاشقی کو بزم دل را خالی از اغیار دارد

با غم دلداربودن لذت دیدار دارد

[...]

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۹ - و برای او همچنین

 

با غم دلداربودن لذت دیدار دارد

گفت اگر خواهی وفای گل جفای خار دارد

گفت از اول بار گفتم بار من سر بار دارد

کو به تنگم هر زمان از ناله‌های زار دارد

زانکه چنگ دل ز تار موی جانان تار دارد

[...]

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode