گنجور

عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۷۵

 

ور راه ز پس قطع کنی پایانت

آن ذرّه بر آفتاب بگزینی تو

تا خود به کدام ره درافتد جانت

پس ظاهر اوست هر چه میبینی تو

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶۹

 

ز مکر حق مباش ایمن اگر صد بخت بینی تو

بمال این چشم‌ها را گر به پندار یقینی تو

که مکر حق چنان تند است کز وی دیده جانت

تو را عرشی نماید او و گر باشی زمینی تو

گمان خاینی می بر تو بر جان امین شکلت

[...]

مولانا