×
عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۴۹
گفتم به بر سوختهٔ خویش آیی
تو پادشهی کی بر درویش آیی
سرگشته همی روم به هر کوچه فرود
تابوک به یک کوچه توام پیش آیی
عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱۱) حکایت ابوعلی فارمدی
وگر وحشی صفت در پیش آئی
دهندت نامه تا با خویش آئی
عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۸) حکایت بزرجمهر با انوشیروان
تو میباید که هر دم پیش آئی
تو هر دم تا بکی با خویش آئی
عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۸) حکایت بزرجمهر با انوشیروان
تو بیخویشی اگر با خویش آئی
ز خیل پس روان در پیش آئی
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۰) حکایت دیوانۀ چوب سوار
اگر تو پس روی و پیش آئی
بلای روزگار خویش آئی
عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
اگر تو پیش کار خویش آیی
ز خود خود را بلایی بیش آیی