گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۴۹

 

گفتم به بر سوختهٔ خویش آیی

تو پادشهی کی بر درویش آیی

سرگشته همی روم به هر کوچه فرود

تابوک به یک کوچه توام پیش آیی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱۱) حکایت ابوعلی فارمدی

 

وگر وحشی صفت در پیش آئی

دهندت نامه تا با خویش آئی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۸) حکایت بزرجمهر با انوشیروان

 

تو می‌باید که هر دم پیش آئی

تو هر دم تا بکی با خویش آئی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۸) حکایت بزرجمهر با انوشیروان

 

تو بی‌خویشی اگر با خویش آئی

ز خیل پس روان در پیش آئی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۰) حکایت دیوانۀ چوب سوار

 

اگر تو پس روی و پیش آئی

بلای روزگار خویش آئی

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل

 

اگر تو پیش کار خویش آیی

ز خود خود را بلایی بیش آیی

عطار