گنجور

عطار » سی فصل » بخش ۱۶

 

تو عادل دان که راه مرتضی رفت

نه همچون جاهلان راه خطا رفت

عطار
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴

 

سری که دید؟ که در پای دلستانی رفت

دلی، که ترک تنی کرد و پیش جانی رفت؟

از آن زمان که تو باغ مراد بشکفتی

دگر کسی نشنیدم به بوستانی رفت

هزار نامه سیه شد به وصف صورت تو

[...]

اوحدی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲

 

رفتی تو ز بزم و نه همین نشئه ز می رفت

تأثیر ز آواز دف و ناله نی رفت

من بیخود شوقم بره وعده چه دانم

قاصد ز سر کوی تو کی آمد و کی رفت

چون غنچه دلم وانشود بی تو گرفتم

[...]

مشتاق اصفهانی
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۵ - مکتوب منظوم

 

آمد از بیرجند و بر ری رفت

من ندیدم کی آمد و کی رفت

ایرج میرزا