رفتی تو ز بزم و نه همین نشئه ز می رفت
تأثیر ز آواز دف و ناله نی رفت
من بیخود شوقم بره وعده چه دانم
قاصد ز سر کوی تو کی آمد و کی رفت
چون غنچه دلم وانشود بی تو گرفتم
صد فصل بهار آمد و صد موسم دی رفت
خونی تو که در بزم بدل کردیم از ناز
رفتی و ز چشمم همه چون شیشه می رفت
یار آمد و صد شکوه بدل داشتم از وی
رفتم چو کنم سر گلهای وای که وی رفت
رفت از برم آن سروسهی وز دل و جانم
صد آه ز دنبالش و صد ناله ز پی رفت
فریاد که بختش نرسانید به لیلی
مجنون اگر از بادیه صد بار بحی رفت
نالان نشوی تا ز فراقی تو چه دانی
کز درد جدائی نیستان چه به نی رفت
کردیم ز خاک در و نقش قدمت یاد
هرجا سخن از تخت جم و افسر کی رفت
مشتاق که آمد بر او شکوه کان دوش
چون گرد ره دور و دراز گله طی رفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.