گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰۶

 

از حد گذشت وقت سحر آرمیدنت

پستان صبح خشک شد از نامکیدنت

دامان عمر دست و گریبان خاک شد

باقی است همچنان هوس بزم چیدنت

شد شیشه دل دو چشم تو از عینک و هنوز

[...]

صائب تبریزی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۲

 

پسته دهن بسته زخندیدنت

آینه حیران شده از دیدنت

خون بدل کبک دری میکنی

آه از این طرز خرامیدنت

ساخته با بوی خوشت بلبلان

[...]

آشفتهٔ شیرازی