گنجور

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۷ - قالَ النَّبیُّ صلّی الله علیه و آله موتوا قَبْلَ اَنْ تَموتوا

 

مگردان رخ ز توحید آخر کار

یکی میدان یکی دید آخر کار

۱ بیت
عطار
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۹۱

 

آنمه بجفا ز ما برید آخر کار

دامن ز مصاحبت کشید آخر کار

اهلی بفغان ز زخم تیغش نامد

تا کارد باستخوان رسید آخر کار

۲ بیت
اهلی شیرازی
 

صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۶۷

 

چین پیشانی ما شد مه عید آخر کار

آنچه می‌جست دل غمزده، دید آخر کار

بی نسیم سحری غنچه ما خندان شد

قفل از پرّه خود ساخت کلید آخر کار

ماه عیدی که ز آفاق طلب می‌کردیم

[...]

۱۰ بیت
صائب
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۳

 

شد میسر شب وصلت شب عید آخر کار

ماه را دید به رخسار تو دید آخر کار

یاد از پیرهن یوسف مصری می داد

هر نسیمی که ز کوی تو وزید آخر کار

حاصل کار جهان غیر پشیمانی نیست

[...]

۹ بیت
سعیدا