جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۴
من پس زانوی غم تا یار هم زانوی کیست
خاطر من سوی او تا خاطر او سوی کیست
من نشسته روی بر آیینه زانوی خویش
تاکنون آن ماه چون آیینه رو در روی کیست
می رسد هر لحظه مشک آمیز باد صبح خیز
[...]
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰
تا قسمتم ز میکدهٔ آرزوی کیست
رطل میی که مست شوم ، در سبوی کیست
تیغی که زخم ناز به قدر جگر خورم
تا در میان غمزهٔ بیداد جوی کیست
بیخی که بردمد گل عیشم ز شاخ او
[...]
صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴۷
زلف شب عنبر فشان از نکهت گیسوی کیست؟
چهره روز آفتابی از فروغ روی کیست؟
آن که از رخسار آتشناک و خال عنبرین
داغ دارد عالمی را لاله خودروی کیست؟
در خم ابروی پر کار که دارد ماه نو؟
[...]
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱
میکنم طوفی نمیدانم که طوف کوی کیست
هست محرابی نمیدانم خم ابروی کیست
شهسواری گردنم را در کمند آورده است
میکشد هرسو نمیدانم سر گیسوی کیست
شعلهای در جان نهان دارم ز حسن سرکشی
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۶ - گلستان شدن آتش از برای ابراهیم
می نداند لیک نور روی کیست
عطرها از سنبل گیسوی کیست
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۵ - در بیان اینکه خودی از عشق و محبت استحکام می پذیرد
چون گل صد برگ ما را بو یکیست
اوست جان این نظام و او یکیست
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۲ - نتیجهٔ ظلم
بحرویم و دجله شط و جو یکیست
نیک ببین ما و تو و او یکیست