گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۶

 

شوقی دگر امروز دلم سوی تو دارد

گویا کششی از طرف موی تو دارد

دل میبردم سوی تو پیداست که مرغم

آهنگ کمانخانه ابروی تو دارد

از زندگیش دل چو صبا جز رمقی نیست

[...]

اهلی شیرازی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۹

 

دل ما وایه روی تو دارد

بجان سودای هر موی تو دارد

جمال روی تو بیند ز هر رو

دل عارف که رو سوی تو دارد

دل ما میل حسن خوب رویان

[...]

اسیری لاهیجی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۳

 

دیگر که هوای گل خودروی تو دارد

سیلاب سرشک که سر کوی تو دارد

بر هم زده دارد گل نازک ورقت را

آن باد مخالف که گذر سوی تو دارد

عشق تو چه عام است که هرکس به تصور

[...]

محتشم کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱

 

خورشید فلک روشنی از روی تو دارد

هر جاست گلی چاشنی از بوی تو دارد

چشمی که رباید دل خلقی به نگاهی

آن دلبری از نرگس جادوی تو دارد

هر جا که زند خیمه بر و بوم بسوزد

[...]

فیض کاشانی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴

 

نه مشک ختا بوی موی تو دارد

نه ماه سما حسن روی تودارد

نسیم سحر زنده ساز دلم را

از آن روکه بوئی ز موی تو دارد

ز شیرین زبانی بسی ناله چون نی

[...]

بلند اقبال
 
 
sunny dark_mode