گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۱۸۷
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۸

 

دو چشمش چو دو نرگس قیرگون

لبانش چو بسد رخانش چو خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۳

 

همی گفت رودابه را رود خون

بروی زمین بر کنم هم کنون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۵

 

بیاور یکی خنجر آبگون

یکی مرد بینادل پرفسون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۵

 

فرو ریخت از مژه سیندخت خون

که کودک ز پهلو کی آید برون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۴

 

درخشیدن تیغ الماس گون

شده لعل و آهار داده به خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۶

 

بیاراست قارن به قلب اندرون

که با شاه باشد سپه را ستون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۰

 

کنون من شوم در شب تیره‌گون

یکی دست یازم بریشان به خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۰

 

شماساس را خواست کاید برون

نیامد برون کش بخوشید خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱

 

یکی ابر دارم به چنگ اندرون

که همرنگ آبست و بارانش خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵

 

بفرمود تا نزد او شد قلون

ز ترکان دلیری گوی پرفسون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵

 

برون آمد از نزد خسرو قلون

به پیش اندرون مردم رهنمون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵

 

هزیمت شد از وی سپاه قلون

به یکبارگی بخت بد را زبون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱

 

فریدون پردانش و پرفسون

همین را روانش نبد رهنمون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۱

 

به چشمش چو اندر کشیدند خون

شد آن دیدهٔ تیره خورشیدگون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۴

 

چو آمد به نزدیک شاه اندرون

دل کینه‌دارش پر از جوش خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶

 

نشد هیچکس پیش جویان برون

نه رگشان بجنبید در تن نه خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶

 

گمانم چنان بد که او شد نگون

کنون آید از کوههٔ زین برون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶

 

به لشکر گهش برد باید کنون

مگر کاید از سنگ خارا برون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۱

 

ز چشم سنان آتش آمد برون

زمین شد به کردار دریای خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۴

 

یکی نامه هر یک به چنگ اندرون

نوشته به درد دل از آب خون

۱ بیت
فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۸۷
 
تعداد کل نتایج: ۳۷۳۱