گنجور

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۸

 

شنیدم که ساز شبیخون گرفت

ز بیچارگی بند افسون گرفت

فردوسی
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۹ - جنگ زوراه با ارهنگ دیو گوید

 

شفق برگریبان گردون گرفت

که دامان گردون دون خون گرفت

عثمان مختاری
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۳ - در نصیحت و موعظه و تنبیه و خطاب قائم الولایه نمودن فرماید

 

مرتضی دیدی که سرها چون گرفت

صدهزاران جان بدهر افزون گرفت

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیستم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

رفت کودک خانه را در خون گرفت

سینه را بشکافت دل بیرون گرفت

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیستم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

آن دل پرخون او بیرون گرفت

جملهٔ‌مکتب ز چشمش خون گرفت

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و سوم » بخش ۹ - الحكایة ‌و التمثیل

 

جامه و رویش همه درخون گرفت

بعد ازآن رفت و ره هامون گرفت

عطار
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۶۰ - حکایت ذوالنون مصری

 

باد استغنا وزیدن چون گرفت

نیست سوزش کز پی افسون گرفت

اسیری لاهیجی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۴ - داستان رابعه

 

ناله زشب تحفه گردون گرفت

گریه ز دل برگ شبیخون گرفت

عرفی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۲۱

 

مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گرفت

انگار کن که دیوزدی را جنون گرفت

طغرای مشهدی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱

 

دستم ز جام عکس می لاله‌گون گرفت

گل چیدم آنقدر که کفم رنگ خون گرفت

ممنون دُرد و صاف حریفان نمی‌شود

چون نرگس آنکه ساغر خالی، شگون گرفت

از اشک بی‌ملاحظه مرغان باغ را

[...]

قدسی مشهدی
 

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » ضمائم » مثنوی عقل و عشق

 

عقل‌ راهش‌ از ره قانون گرفت‌

عشق‌ کامش‌ بر نشان خون گرفت‌

صفی علیشاه
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران

 

ملک را چنگیز خود از طالع میمون گرفت

کز ره یاسا گرفت و از ره قانون گرفت

در پی اجرای یاسا پیشی از گردون گرفت

خون آن را ریخت کو یاسای دیگرگون گرفت

بود حجام طبیعت‌، زان بیامد خون گرفت

[...]

ملک‌الشعرا بهار