سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۰ - فی قربته و حق صحبته مع رسولاللّٰه
طول و عرضش چو شرع معلومست
زانکه مقلوب موم هم مومست
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱ - خطیب بباع
خطیب بباع ای منعمی که در عالم
کسی ندانم کز نعمت تو محرومست
خیال و سیرت و رسم و ره تو محمودست
منزهی تو ز هر خصلتی که مذمومست
چنانکه گشت نبوت بمصطفی مختوم
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - در مدیح خواجه رکن الدین
ایکه انعام تو سرمایه هر محرومست
ویکه انصاف تو یاری ده هر مظلومست
رکن دین خواجه آفاق که صدبار فلک
گفت دربان تو تا حشر مرا مخدومست
رشح اقلام تو برروی شریعت خالست
[...]
عطار » خسرونامه » بخش ۵۵ - آگاهی یافتن قیصر از آمدن خسرو
ترا چندانکه گل در ملک رومست
ز طاعت نرمتر،گردن ز مومست
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - ایضاً له
پناه و قدوۀ حکّام عصر صدر جهان
تویی که حکم ترا روزگار محکومست
محیط دایرۀ چرخ با جلالت تو
چو نقطه ییست که در ذهن عقل موهومست
ز پهلوی کرمت آرزو شکم پر کرد
[...]
اوحدی » جام جم » بخش ۶۲ - در تحریص بر محافظت فرزندان از شر ناپاکان
زان جهان نورسیده معصومست
مرغ آن بام و شمع این بومست
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۹
بد مهری چرخ بی وفا معلومست
جورش همگی بعاشق مظلومست
خسرو رسدش زکوة حسن از شیرین
فرهاد که مستحق بود محرومست
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۷ - به وصل رسیدن درویش و دوری او بار دیگر به جور رقیب
نزد ارباب عقل معلومست
که نظر سوی ناکسان شومست
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۲۱
ظلم ظالم ذخیرهایست نکو
که در آخر نصیب مظلومست
ظالم خیره عاقبت چو بخیل
خویشتن زان ذخیره محرومست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۷ - داستان کاردار
گفت کاین مرغ بلهوس شومست
یاوه گوی و فراخ حلقومست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۴ - صفت زن بد
این زن ار لغزشی کند شومست
در بر عقل و شرع، مذمومست