×
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۴ - در تجلی جلال و ناپدید شدن اشیاء فرماید
جلال من ندید و هم فرو ماند
اگرچه دائمادر گفت و گو ماند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۴۹ - در بیان نقل فرمودن شیخ کریم الدین پسر بکتمر رحمة اللّه علیه. و در تقریر آنکه چون ولیی از این جهان رحلت کند نباید نومید شدن. که تا جهان قایم است اولیای حق دایم خواهند بودن. زیرا مقصود حق تعالی از این عالم و ازین خلق وجود مبارک ایشان است نه صورت جهان و جهانیان
ماه و خور کیست تا بدو ماند
قطرۀ آب چون بجو ماند
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۴
بسکه بیمارتو بر بستر غم یکرو ماند
یاد گرداندن اگر داشت ته پهلو ماند
زندگی رفت ولی پاس وفا را نازم
کز قد خم به سر سایهٔ آن ابرو ماند
چون مه نو همه را پیشکماندار قضا
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۵
سهی قد تو به سرو کنار جو ماند
بچشم من بنشین کان بجو نکو ماند
در ازی شب هجران دلم فسرد اما
از این خوشم که بدان زلف مشگبو ماند
چو چشم مست تو نرگس بدید شد بیمار
[...]