گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۰

 

هر قصه می‌نیوشی و در گوش می‌کنی

پیمان ما چه شد که فراموش می‌کنی؟

این سخت گفتنت همه با من ز بهر چیست؟

چون من در آتشم تو چرا جوش می‌کنی؟

بر دشمنان خود نپسندد کس این که تو

[...]

اوحدی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۲

 

ناگاه اگر ز ما سخنی گوش می‌کنی

یک لحظه ناگذشته، فراموش می‌کنی

گویی به دیگران سخن، اما چو من رسم

تا نشنوم حدیث تو، خاموش می‌کنی

یک روز هم به مجلس ما چهره برفروز

[...]

هلالی جغتایی
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲ - اخگر نهفته

 

ای دل به ساز عرش اگر گوش می‌کنی

از ساکنان فرش فراموش می‌کنی

گر نای زهره بشنوی ای دل به گوش هوش

آفاق را به زمزمه مدهوش می‌کنی

چون زلف سایه پنجه درافکن به ماهتاب

[...]

شهریار