×
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۷
ساقی از ورع کیشان، مطرب از خموشان است
بی صفاتر از مسجد، بزم دردنوشان است
چاک پیرهن بگشا، قبلهٔ نیاز من
کعبه در سر کویت، از پلاس پوشان است
چنگ عاشقان ساز است، نغمهٔ عبث چه زنی؟
[...]
۹ بیت
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳
می به بزم ما امشب، از رمیده هوشان است
نی ز بی نواییها، کوچه خموشان است
رگ چو شمع می سوزد، در تنم ز تشنه لبی
آب سرد تیغی کو، خون گرم جوشان است
چشم مست اگر باشد، زهد پارسایی کیست؟
[...]
۵ بیت
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۷
از داغ فراق سینه ام جوشان است
هوش من شوریده ز مدهوشان است
در بزم تو، شمع گوید احوال مرا
این چرب زبان وکیل خاموشان است
۲ بیت
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۲۰
گوش دل، گوش تیزهوشان است
گوش حس، از درازگوشان است
۱ بیت
صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸
چه شد که کشور ما وادی خموشان است؟
مگر که پنبه بگوش سخن نیوشان است؟
اگر ز جهل خود از علم و معرفت دوریم
نه جای شکوه، که این مزد سختکوشان است
کسی که پردهٔ ناموس خویش و خلق درید
[...]
۵ بیت