×
سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۴
فتحی که به آمدنت منصور شوم
عمری که ز رفتن تو رنجور شوم
ماهی که ز دیدن تو پر نور شوم
جانی که نخواهم که ز تو دور شوم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۶
گفتم ز چه چون بوصل مقدور شوم
ناگاه ز دیدار تو مهجور شوم
گفتا چو کمانی تو و من چون تیرم
چون جمله ترا شدم ز تو دور شوم
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات » شمارهٔ ۵۶
اینجا که منم گر زمنی دور شوم
دانم به حقیقت همگی نور شوم
ور پای زنم بر سر هر ناز و هوس
در صحن جنان مصاحب حور شوم
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۱۵
اگر تو دور کنی از درم صبور شوم
ولی خدا نگذارد که از تو دور شوم
سرم ز سجده این در چه خوش حضوری یافت
خوش آنکه خاک درت از سر حضور شوم
شبی چو آبحیات از درم درآ ای شمع
[...]