فتحی که به آمدنت منصور شوم
عمری که ز رفتن تو رنجور شوم
ماهی که ز دیدن تو پر نور شوم
جانی که نخواهم که ز تو دور شوم
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
فتحی که به آمدنت منصور شوم
عمری که ز رفتن تو رنجور شوم
ماهی که ز دیدن تو پر نور شوم
جانی که نخواهم که ز تو دور شوم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به شادی و امیدواری خود به هنگام آمدن معشوق اشاره دارد. او میگوید که با آمدن محبوبش به پیروزی میرسد، در حالی که غیبت او باعث رنجش و ناراحتیاش میشود. او به زیبایی و روشنی که با دیدن معشوق به دست میآورد اشاره میکند و اظهار امیدواری میکند که هیچگاه از او دور نشود.
هوش مصنوعی: پیروزیای که با آمدن تو نصیبم شود، برعکس، زندگیام با رفتنت به شدت دردناک خواهد شد.
هوش مصنوعی: هرگاه که تو را میبینم، روشنایی میگیرم و زندگیام پر از انرژی میشود؛ اما هیچگاه نمیخواهم از تو فاصله بگیرم و دور شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفتم ز چه چون بوصل مقدور شوم
ناگاه ز دیدار تو مهجور شوم
گفتا چو کمانی تو و من چون تیرم
چون جمله ترا شدم ز تو دور شوم
اینجا که منم گر زمنی دور شوم
دانم به حقیقت همگی نور شوم
ور پای زنم بر سر هر ناز و هوس
در صحن جنان مصاحب حور شوم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.